نام کتاب : دلواپسم برای تو
نویسنده کتاب : nojan کاربر انجمن 98ia
سبک کتاب : عاشقانه
زبان کتاب : فارسی
قالب کتاب : Pdf
حجم کتاب : 3.7 مگابایت
خلاصه داستان
سها بعده از رفتن نیاز تصمیم به بزرگ کردن نفس می گیره و رها رو هم بعد از
رفتن نیاز دیگه نمی بینه ولی حالا کمبود رها رو تو زندگی نفس خیلی حس می کنه واسه همین
سعی می کنه بره و رها رو پیدا کنه ….
اما رها دیگه یه جسم جون دار نیست بلکه تبدیل شده به یه مجسمه سنگی.
حالا بقیشو خودتون بخونید تا بببیند سها از این به بعد چه کارا که نمی کنه …
و تو فصل دوم زندگی نفس دختر نیاز تعریف میشه……
با تشکر از سایت www.98ia.com و nojan عزیز بابت نوشتن این رمانزیبا .
همه جا هستی...
در نوشته هایم،در خیالم،در دنیام
تنها جایی که باید باشی و ندارمت کنارم است
روزی فکر می کردم هدیه ای هستی از طرف خدا
اما امروز فهمیدم تقاص اشتباهاتم بودی.
سهمیه هوای من هم برای تو
برای نفس زدن و هیجان در کنار او لازمت می شود.
یک حرف یک زمستان آدم را گرم نگه می دارد …
و بعضی اوقات هم یک حرف یک عمر آدم را سرد می کند …
حرف ها چه کارها که نمی کنند !
ﺩﻟﻢ ﻟﮏ ﺯﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﺎﺭﺩ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﺎﺷﯽ ….
سلام خانومیه قشنگم چطوره؟
خوبی عزیز دل شادی؟
قربونت برم عزیز
سلام نفسم من خوبم اجی خودت خوبی نفسم
موج زمان که ما را به سرعت به همراه خود می برد ،هزگز منتظر نمی شو د که درخت شادمانی بشر لحظه ای چند بر روی مسیر آن ریشه دواند و گل دهد
دلتنگ شدن حس نبودن کسی ایست که . . .
تمام وجودت به یکباره تمنای بودنش را می کند . . .
قلمت را بردار بنویس از همه خوبیها
زندگـــی ،عشق ، امیــــــد
و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست
گل مریــــم ، گل رز
بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال
از تمنــــــا بنویس ...
از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود
از غروبـی بنویس که چو یاقوت و شقایق ســـرخ است
بنویس از لبخنــــد
از نگاهی بنویس
که پر از عشق به هر جای جهان می نگرد....
قلمت را بردار روی کاغذ بنویس ...
زندگی با همه تلخی ها باز هم شیرین است..
قلب من در هر زمان خواهان توست
این دو چشم عاشقم مهمان توست
گرچه لبریز از غمی درمانده ای
این نگاهم در پی در مان توست
در میان ظلمت شبهای غم
چلچراغ قلب من چشمان توست
در کنارم لحظهاای آسوده باش
همدم دستان من داستان توست
از پس پنجره تو را می بینم
موقع خواب فقط خواب تو را می بینم
پشت هرلحظه تنهایی بی پایانم
با نفس پاک تو جان می گیرم
گرچه رویاست برای دل تنگم ولی زیباست
عاقبت پشت در قلب تو من می میرم
گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد
هرچه کردم ـ هر چه ـ آه انگار آرامم نکرد
بیتو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد
دردِ دل با سایهی دیوار آرامم نکرد
خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد
خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد
ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت
عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد
دلم را ...
می برم، تا که در آن نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ گناه
شستشویش دهم از لکه ی عشق
زین همه خواهش بی جا و تباه
همیشه از این می ترسم که نکند،
جفت من با دیگری جفت شود،
و سهم من فقط جفتک باشد !
ممنونم..
و قاف
حرف آخر عشق است
آنجا که نام کوچک من آغاز می شود ...
*قیصر امین پور*
بهش گفتم دیگه نمیخوامت ، خندید و رفت!
تازه فهمیدم شوخی من حرف دلش بود...
آجی جون

جوووووووووووووونم نفسم
بزرگترین اشتباه ما این است که :
گاهی آدمها رو ؛
بسیار طولانی تر از چیزی که لیاقتش را دارند ،
در زندگیمان نگاه میداریم …
سلام ناهید قشنگم

خوبی خانومم؟
قربون اون دل مهربونت عزیزدلم
salam nafasam mc khobam khodet khobi?
آرزو هـــایم
تنــها
به یـک جـهـت مــی روَند
ســمت ِپـریشــــانی ِ مـــوهای ِتـو
دارم از تــو حــرف می زنــم
امــــا روحــت هم از نوشــــته هــایم خبــر نــدارد
ایــــرادی نــــدارد یــاد تــو
به نوشتــــه هــایم رنــگ می دهــد
شــایــد دیگــری بخــــواند و آرام گیــــرد ذهــــن پریشــــانش…
گفت من مادرت هستم که بهشت در دستان من بود....
گفتم پس چرا الان زیر پای توست ؟
گفت آن را زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم .
بــه ارتفــاع ابــدیــت دوستــت مــیدارم
حتــی اگــر بــه رســم پــرهیــزکــاریهــای صــوفیــانــه
از لــذت گفتنــش امتنــاع کنــم
بــه ارتفــاع ابــدیــت دوستــت مــیدارم
حتــی اگــر بــه رســم پــرهیــزکــاریهــای صــوفیــانــه
از لــذت گفتنــش امتنــاع کنــم
ای اشک دوباره در دلم درد شدی
تا دیده ی من رسیدی و سرد شدی
از کودکی ام هر آنزمان خواستمت
گفتند دگر گریه نکن مرد شدی
چقدر تلخ است همه فکر کنند سرت شلوغ است و فقط خودت بدانی چقدر تنهایی
دیگه به نبودت عادت کرده بودم
خو دمو با خیالت راحت کرده بودم
دو باره زد به سرم شعر دلتنگی بگم
برای دل خودم شعر غریبی رو بگم
ای کاش "احساسی" بنام
"دلتنگی" وجود نداشت، که باعث بشه مزاحمت بشم...
یادمان باشد فردا اولین روز از ادامه زندگی آینده ماست، پس زندگیمان را خوب شروع کنیم.
هر کس موقع خواب آیه الکرسی را بخواند خداوند فرشته ای را برای نگهبانی و محافظت او می گمارد تا شب را به سلامت به صبح آورد
رسول اکرم"ص"
ببین ی همچین بچه ی مثبتی هستم[چشمک]
ای کاش گفته بودی عاشق دیگری شده ای...
من خودم عاشق بودم دردت را درک می کردم...
صندلی داغ
.
.
یه سوال ازم بپرس قول میدم راست جواب بدم ؟!
قول دادم...
(دوست داشتی کپی کن سوالای های باجالبی واست مینویسن )
یلدا، تو را دوست دارم، به اندازه همه ستاره هایى که در چشم هایت مى درخشند،
اى خواستنى ترین شب ها!
طعم تو، به اندازه همه صبح هاى دل انگیز آفتابى بهار، شیرین است.
و چه خوب است بنگریم:
"بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد"
و این یعنی:
بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند.
اینم هدیه شب یلدا....
http://www.persiancards.com/static/cards/18/114.swf
salaaaaaaam aji jooooonam mc nafasam
ﺍﯾــﻨـــﻘـــﺪﺭ ” ﺗـــﻌـــﻮﯾـــﺾ ” ﻧــﮑــﻦ …
ﺑـــﻪ ﺧــــﺪﺍ ﮔـــﺎﻫـــﯽ ﻣــﯿــﺘــﻮﺍﻥ ﺭﺍﺑــﻄــﻪ ﻫــﺎ ﺭﺍ ” ﺗــﻌــﻤــﯿــﺮ ” ﮐـــﺮﺩ
ﺣـــﺘــﯽ ﺑـــﺎ ﯾـــﮏ ﻟـــﺒــﺨـــﻨـــﺩ ﻋــﺎﺷــﻘــﺎﻧــﻪ
از ساختـار دنیـا
اطـلاع زیادی ندارمـــــــ
ولی منم دوستــــــــــــ داشتـــم
دنیایـــــــــــ کسیــــــ باشمــــــ
سلام آجی جووووون امروز خیلی دلم هواتو کرده بود همه اش ب فکرت بودم آجی






همه گفتن:عشقت داره بهت خیانت می کنه! گفتم:می دونم!
گفتن:این یعنی دوستت ندارهاااا!
گفتم: می دونم!
گفتن:احمق یه روز میذاره میره تنها میشی ! …
گفتم:می دونم!
گفتند:پس چرا ولش نمی کنی..؟!
گفتم:این تنها چیزیه که نمی دونم.
گاه گاهی دل من میگیرد،
بیشتر وقت غروب...،آن زمانی که خدا نیز پر از تنهاییست
و اذان در پیش ست...
من وضو خواهم ساخت..
از خدا خواهم خواست که تو تنها نشوی....
و دلت پر ز خوشی های مداوم باش...
یاد گرفتم
دستانم اینبار که یـــخ کرد
دیگر دستانت را نگیرم
آستین هایم از تو با ارزشتر و ماندنی ترند
کار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ...
کار ما شاید این است
که در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
دراز میکشم
خیره میشوم به سقف
اشکهایم میچکند
سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …
زندگی فرصت نیست ..//
تجربه ایست از دیروز و امروز ..//
تا بدانیم ما حقیقت نیستیم..//
تنها یک خاطره ایم و بس .!//
[گل] ﻣﻦ ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺖ !
ﮐﻤﯽ ﺩﻟﻢ ﺷﮑﺴﺖ ، ﺷﺐ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﺵ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﻫﺮﺷﺒﻢ ﺷﺪ .
ﯾﮑﻢ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻢ .
ﭼﯿﺰ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺎﺧﺘﯽ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﻗﻠﺐ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺧﺘﯽ !
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻣﻦ ، ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ . . . [گل]
با اجازه خانم چندتا از رمان ها رو دانلود کردم
آپم و منتظر حضورت
به به واقعا به به ایول واسه این وبلاگ خوشگلت افتخار بده سری هم به ما بزن قربان