ادبیات شعروسرگرمی

به وبلاگ خودتون خوش آمدین

ادبیات شعروسرگرمی

به وبلاگ خودتون خوش آمدین

میدانم

ﻣﯽﺩﺍﻧﻢﺭﻭﺯﯼﺑﺎﺗﻦﺧﺴﺘﻪﻭﺧﯿﺲ، ﺳﻮﺍﺭﺑﺮﻗﻄﺮﺍﺕﺩﺭﺷﺖﺑﺎﺭﺍﻥﺑﺮ ﻧﺎﻭﺍﺩﻧﻬﺎﯼ ﭼﺸﻤﻢﻓﺮﻭﺩﻣﯽﺁﯾﯽ؛ ﺩﺭﻣﯿﺎﻥﺍﻧﺒﻮﻩ ﻣﮋﮔﺎﻧﻢ؛ﻣﯿﺰﺑﺎﻥﺧﻮﺍﻫﻢﺑﻮﺩﻭﺩﺭﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍﺑﺮﺍﯼﻫﻤﯿﺸﻪﻣﯽﺑﻨﺪﻡﺗﺎﺩﯾﮕﺮ ﺩﻭﺭﯾﺖ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻧﮑﻨﻢ
نظرات 1 + ارسال نظر
montazer جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 13:26 http://montazer65.blogsky.com

غروب .. چه با غرور ..

در انتظار شب.. لبخند می آورد به لب ..

و من .. در دنیایی پُر از عبور هایَ پُر شتاب ..

در آستانه یِ غروب .. چه .. آرام نشسته ام ..

بی هیچ عجله ای .. برایِ رسیدن به شب ..

و می بلعم .. با همه یِ وجودِ خویش ..

هوایِ لحظه .. لحظه یِ اکنون ..

لحظه ای که .. در آن ..

اثری از اضطراب یا که تشویش نیست ..

دوست دارم .. هوایِ الانم را ..

هوایی که .. لبخند .. در ذره ذره اش جاریست ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد