ادبیات شعروسرگرمی

به وبلاگ خودتون خوش آمدین

ادبیات شعروسرگرمی

به وبلاگ خودتون خوش آمدین

¤تو با این دل تبانی کن(زهره طغیانی)¤

نگاهت ، نور این خانه ، بیا هم آشیانی کن ؛بیا با بوسه و لبخند ، تو با این دل تبانی کن ¤¤به شمشیــرِ تعابیـرِ قشنگ و پُر تب و تابت ؛ بیا از کلبه ی جانم ، از این پس پاسبانی کن ¤¤بیا فرهاد من باش و تو شیرین کن روانم را ؛تو وامق باش و نامم را چوعَذرا جاودانی کن ¤¤در این یلدای بی پایان، تو شورقصه هایم باش ؛هزارویک شبم باش و ازاین پس هم زبانی کن ¤¤ببین ! موی سپیـد من ، شده تارِ هـزار آواز؛ بیا با شورِ ساز من ، در این لحظه جوانی کن ¤¤به اندوهِ فراق خود ، بزن حــد بر گنـاه من ؛ بیا با سوز و آوازم ، توعشقم را جهانی کن ¤¤اگر نوری نمی پاشی ، سپیــدار روانم را؛ غروب و برگ وبار من به رنگ ارغوانی کن گالری تصاویر سوسا وب تولز

¤بود و نیست(زهره طغیانی)

چشمهایت خیمه گاهم بود و نیست ¤¤بازوانت تکیه گاهم بود و نیست ¤¤دل به درگاه تو روی آورده بود ¤¤عشق تو پشت و پناهم بود و نیست ¤¤خاک پایت سرمه ی چشمان من ¤¤چشم تو سوی نگاهم بود و نیست ¤¤کوچه گرد شام غم بود این دلم ¤¤روی تو مهتابِ ماهم بود و نیست ¤¤برق چشمانت شرر می زد به دل ¤¤ شمع شب های سیاهم بود ونیست ¤¤لا ابالی بودم و مسحور عشق ¤¤مستی ام تنها گناهم بود و نیست ¤¤باز گرد ای ماه پنهان در خسوف ¤¤سایه ای دیده به راهم بود و نیست گالری تصاویر سوسا وب تولز

¤نباشی هم طلوع میشه(زهره طغیانی)¤

دلم خونه ، نمیتونم از این تردید راحت شم ¤¤شدم بازیگری ناشی میخواد دنیا که راحت شم ¤¤دلم خونه ، نمی خوام که ، بشم بازیچه ی دنیا ¤¤ببین دستامو ! میلرزه ¤¤نمونده شوقی از فردا ¤¤اگه مقصد مشخص نیست ، چرا باید که راهی شم؟¤¤ باید وایسم تو این زندون شاید با غصه فانی شم ¤¤نمیخوام حتی یک لحظه ، فریبم باز بدی آسون ¤¤فریبایی دیگه بسه دلم با تو شده پر خون ¤¤شدم یک کهنه ساعت که ، نفسهاش سرد و یخ بسته س ¤¤دیگه از تیک تاک قلبش نفهمیدن چه قد خسته س ¤¤شمارش های معکوسِ اجل داره شروع میشه ¤¤میگه: باکی به دنیا نیس ¤¤نباشی هم طلوع میشه ¤¤ بخواب آروم دیگه زهره ، نمی تابه تو این شب ها ¤¤شهابی شد ، فرو اومد رها شد از غم وتب ها گالری تصاویر سوسا وب تولز

¤بیاباواژه ولبخند(زهره طغیانی)¤

کمی انصاف و لَختی عشــق ، برای خویش پیدا کن♥♥ کمی درد و غم و هجران ، تو از چشمت هویدا کن♥♥ سرود مرگ می خواند ، نفس های غریب عشق♥♥ در این سمفونی تقدیر ، صدایت را دمی جا کن♥♥ برای خواب نیلوفــــــر ، بخوان لالایی مرداب♥♥ به گلبرگ ترک خورده ، در این سرما، کمی \"ها\" کن♥♥ بخوان با تار پُر شورِ صبا ، ای بیـــدک مجنون !♥♥ سکوت چشمه ساران را ، به پاس عشق ، افشا کن♥♥ قلم می لغزد و هرشب ، به خود میخواند این دل را♥♥ بیا با واژه و لبخنــد ، تو درد عشــق ، حاشا کن♥♥ برای رد شدن ، رفتن، همیشه وقت بسیار است♥♥ بمان در لحظه ی رویش ، کمی امروز و فردا کن♥♥ نه راه و هر چه بیراهه ، برایت تا به مقصد نیست♥♥ دل و آن دیده ی شهلا ، به نور عشــق ، بینا کن گالری تصاویر سوسا وب تولز

¤سایه(زهره طغیانی)¤

هوایِ جــــاریِ این مـــرز و بومی¤ تنم ، " بی تو " ، فقط گلدان خالی است♥♥ بگو این لحظه های سخت دوری ،¤ هوای شانه هایت در چه حالی است؟!♥♥ دعا کن ابر ها دیگر نبارند¤ بدون دست من ، چترت خیالی است♥♥ دلم ، شب کوچه گردِ بغض و فریاد¤ قدم های نگاهم ، لا ابالی است♥♥ دراین بی خطیِّ منحطِّ خورشید¤ کران عشق ما را بی زوالی است♥♥ سپـــردم تا نگاهت را بدزدند¤ برای درد من ، مرهم چه عالی است♥♥ بدون عشق تو ؟.... هیهات!... هیهات!..¤. بدون تو " شبی هم " کج خیالی است♥♥ به زخم غم ! به این فریاد سوگند !¤ که بی تو " ثانیه" چون ماه و سالی است♥♥ بیا این " سایه " را دریاب و بردار¤ در این شب پرسه ها ، جای تو خالی است♥♥ گالری تصاویر سوسا وب تولز

¤دیگرازاعجاز عشق خبری نیست(زهره طغیانی)¤

زن بود ولی مردانه دل داد مردانه دل باخت ... در توحش ثانیه های پر حسرتِ سالیانِ زنده به گوری . . . و نیست شد ؛ لابه لای رج های نخ نمای گلیم زیر پا وقتی عوض میشد ، که اوست یا گلیم ؛ که اینگونه به باد ضربه های چماق گرفته میشد از دستان اویی که روزی \" عشـــق \" خوانده میشد \" نفس \" .... اما ، در اتاق نمور و مِه گرفته ی دود سیگار و تریاک ؛ دیگر نفسی باقی نیست .... دیگر از اعجاز عشق ؛ خبری نیست .... گالری تصاویر سوسا وب تولز