ادبیات شعروسرگرمی

به وبلاگ خودتون خوش آمدین

ادبیات شعروسرگرمی

به وبلاگ خودتون خوش آمدین

جملات عاشقانه زیبا

گالری تصاویر سوسا وب تولز

 

 

- دوسـتـت داشـتم … زیــــــــاد … کـمـش کـردی … کـــمترش کـردی … بــی تـفاوت شــدم … لااقل دیـگر مرا به نــفـرت نـرسان …

 

 

- تو را آرزو نخواهم کرد... هیچوقت! تو را لحظه ای خواهم پذیرفت... که خودت بیایی با دل خودت.... نه با آرزوی من...

 

 

- یک بار دیگر تمام شماره های موبایل را مرور کرد.400 نفر... گاهی انسان در میان 400 نفر تنهاست . . .

 

 

- بـه ســـلامـتـی بــودن هـــای قـــدیـم . . . نــه تـلـــفـن بــود . . . نــه ایـنـتـــرنــت . . . فـقـــط نـگــــاه بــود . . . روبـرو چـشــم در چـشــم . . . خــالــص و ســــاده . . .

 

 

- ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺲ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺮِﻩ ﯼ ﺧﺎﮐﯽ ﺗﻮ ﻧﻔﺲ ﻣﯽﮐﺸﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﺖ، ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ خیلی خوشحالم. ﺗﻮ ﺑﺎﺵ ! ﻫﻮﺍﯾﺖ ! ﺑﻮﯾﺖ ! ﺑﺮﺍﯼ زﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ "


داستان کوتاه کریسمس درجنگ

 

 

 

-‏ارتش های آلمان ، بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم می جنگیدند. شب کریسمس جنگ را تعطیل می کنند تا دست کم برای چند ساعت کریسمس را جشن بگیرند در ارتش آلمان یکی از سربازان که سابقه خواندن در اپرا را داشت ، شروع به خواندن ترانه کریسمس مبارک می کند. صدای خواننده آلمانی را سربازان جبهه های دیگر می شنوند و با پرچم های سفید به نشانه صلح از خاکریز بالا می آیند و بسوی ارتش آلمان می روند. آن شب سربازان هر سه ارتش در کنار هم شام می خورند و کریسمس را جشن می گیرند ولی هر ۳ فرمانده توافق می کنند: که از روز بعد صلح شکسته شود و جنگ را از سر بگیرند! صبح روز بعد دست و دل سربازان برای جنگ نمی رفت. شب قبل آنقدر با دشمن رفیق شده بودند که بی خیال جنگ شدند و از پشت خاکریز برای هم دست تکان می دادند! چند ساعت که گذشت باز هم پرچم های سفید بالا رفت و پس از گفتگوی سه نماینده ارتش ها تصمیم بر این گرفته شد که برای سرگرم شدن با هم فوتبال بازی کنند. آنها آنقدر با هم رفیق می شوند که با هم عکس می گیرند و حتی آدرس خانه های خود را به همدیگر می دهند تا بعد از جنگ به کشور های هم سفر کنند! کار به جایی می رسد که این سه 3 ارتش به هم پناه می دهند و ……. تنها چیزی که باعث می شود قضیه لو برود متن نامه هایی بود که سربازان برای خانواده هایشان فرستاده بودند و به آنها اطمینان داده بودند که اینجا از جنگ خبری نیست! این اتفاق تاریخی با نام Christmas Truce شناخته می شود. سال ها بعد کریس دی برگ متن یکی از این نامه های سربازان را در یک حراجی به قیمت 27 هزار دلار می خرد پل مک کارتنی هم در ویدیوی یکی از کارهایش به این اتفاق ادای احترام کرده و سال 2005 هم کریستین کاریون با استناد به مدارک این اتفاق فیلمی بنام “کریسمس مبارک” می سازد که اسکار بهترین فیلم خارجی را گرفت و حتی در جشنواره فیلم فجر ایران به نمایش در آمد


لطفا درباره این داستان نظر بدهید ممنونم !

داستانک داستان کوتاه داستان داستان عاشقانه کریسمس جنگ کریسمس درجنگ داستان آموزنده داستان زیبا داستان آنلاین

اس ام اس تبریک سالگرد ازدواج

 

 

 

"


عزیزم اگر در تمام لحظاتی که در یکسال گذشته به یاد تو بودم یک شاخه گل به تو هدیه میدادم الان در باغ بزرگی از گل قدم می زدیم سالگرد پیوند من و تو مبارک" "


هیچ اتفاقی در دنیا مهمتر از انتخاب یک همسفر برای بقیه عمر نیست عزیزم و همسفر دائمی من سالگرد پیوندمان مبارک "


مهتاب برف زیبا و سفید را به آرامی نوازش می کند و شبی رویایی و افسونگر را نوید می دهد در آن شب آرام و سفید فقط عشق است که جریان دارد و لب های عاشق و معشوق را به سوی هم می راند و سکوت همه جا را فرا گرفته است تنها یک زمزمه به گوش می رسد همسرم دوستت دارم برای همیشه. "


عشق را با تو تجربه کردم امید به زندگی را در تو آموختم محبت را در قلب تو یافتم با هر تپش قلبم می گویم دوستت دارم و چشمان همیشه عاشقم در انتظار توست سالگرد ازدواجمان مبارک "


به پاکی قلبت سوگند بدون طنین زیبای صدایت نمی توانم زندگی کنم تا دنیا باقی است عاشقانه دوستت دارم اولین سالگرد ازدواج مان را به تو تبریک می گویم "


در خالصانه ترین گوشه قلبم آنجا که خبری از تاریکی نیست یاد شما می درخشد سالروز پیوندمان را تبریک می گویم "دوستت دارم" "


بهانه زندگیم ؛ از صمیم قلب برایت آرزوی سلامتی می‌کنم و امیدوارم قطار زندگی مشترکمان همیشه به روی ریل‌های خوشبختی حرکت کند "سالگرد یکی شدنمان مبارک"